0
کتاب عنبر اثر کاتلین وینسود
ارسال از روز کاری
5,000 تومان
تخفیف مخصوص خرید اول
کد تخفیف: Bonyad
پشتیبانی آنلاین
تحویل سریع
بخشی از مقدمه کتاب:
سال 1944 میلادی
اتاق کوچک گرم و نمناک بود ؛ غرش سهمگین وخشمناک رعد شیشه های پنجره را بلرزه در می آورد صاعقه چنان شدید بود که گوئی از خود اتاق ر میخاست . هیچکس جرات نیافته بود که آنچه در دل داشت. بر زبان آرد و
بگوید که این توفان شدید و نا بهنگام خبر از حادثه شومی میدهد. چنانکه معمول غرفه زایمان است، اتاق تقریباً از کلیه اثاث خالی شده بود و اکنون فقط یک تخت خواب چند چهار پایه و یک میز مقداری لوازم طبی و یک گهواره خالی در آن دیده میشد .
زنان دهکده همه کاملا ساکت و آرام در اطراف تختخواب ایستاده با چهره های نگران و مشوش ناظر جریان کار بودند. یکی از زنها که خود باردار بود با چشمانی وحشت زده و ناراحت بسوی کودک کوچک سرخ رنگی که تازه پا بجهان هستی گذاشته بود خم شد و سپس طفل ناگهان نفس مقطعی کشید، عطسه ای زد دهانش را گشود و شروع بفریاد کرد . زن آهی کشید و آسوده شد
قابله با صدای آرامی گفت : «سارا» زن بارداری که در کنار تختخواب ایستاده بود سرش را بلند کرد چند کلمه آهسته و زمزمه مانند بین آن دور دو بدل شد و بعد در حینی که قابله بکنار بخاری رفت تا بچه را در لنگنی پر از شراب سرخ و کرم شست و شو دهد. زن دیگر دستش را بزیر پتو برد و با را می شروع بمالش دادن شکم مادر کرد. زن زائو که تا چند لحظه قبل آرام و بیحرکت در بستر افتاده بود آهسته چشم کشود و با صدائی که شباهت به نجوی داشت گفت: «سارا سارا این بچه من است که فریاد میکند..
تصویری از کاتلین وینسود